یعنی واقعا تو دلت تنگ نشد؟
تو اون خیابونا؟ هر بار که بارون اومد؟ برف اومد؟
تو روزای گرم یاد اون قطرهی تلخی که برات گرفتم نیفتادی؟
یاد بستنیای بعد از ظهر؟
یاد چرتای اروم روی مبل؟
یعنی وقتی آهنگامونو شنیدی، دلت نلرزید؟
یعنی وقتی من هنوز دستم تیر میکشه به یادت، تو حتی یه بارم یادم نکردی؟
یعنی بیمعرفتی انقدر ته نداره؟