بلاکت کردم برای محافظت از خودت، که هی نیام چکت کنم، که شاید بفهمی داری از دستم میدی، و شکستم وقتی دیدم هیچ اهمیتی برات نداشت. چرا خوشم اومد ازت؟ چرا گیر کردم روت؟ چی شد که این حال من شد؟
حالا دیگه هیچ امیدی نیست.
مطمئنتر شدم که جایی برای امید نیست، دوست داشتنی نیست... خوشم میومد ازت ولی، دوست داشتم، هرچند احمقانه به نظر میاد.ولی خب، تو دوسم نداشتی.