رؤیای نیمه شب تابستان

شبیه صدای شکستن برف زیر نور ماه

تلخ شبیه چای سرد

تلخ است ، اما نه زیاد ... یشتر شبیه چایی پررنگی است ، که ده دقیقه قبل مامان جون برایم ریخته و من از سر عادت گذاشتمش یک کناری تا سرد شود و حالا بیش از حد سرد است و تلخی اش ، تک تک سلول های چشایی ام را در آغوش می گیرد و در صدم ثانیه ای شقیقه هایم می رسند به سر حد انفجار . 

تلخ است ، که در طول ده روز ، اتفاقات ریز و بی ارزش ، جمع شوند کنار هم و جا شوند در هیبت یک آدمک سنگین و ناتوان که باید در آغوشش بگیری و تا مقصدش ، با خودت حمل کنی . 
شیرین هم نمی شود ، وقتی تمام آدمهای مسیر ، به چشم مادری بدبخت و گناهکار که فرزندش شبیه تمام اشتباهاتش بوده ، نگاهت کنند . وقتی ، عده ای از دور خودشان را برسانند به تو که کمکت کنند اما ، لبخند سردی تحویلت بدهند و به بهانه بستن بند کفش دور شوند از تو . 
تلخ است ، اما همین تلخی از یک تا ده ، چهار می گیرد .. شش تای دیگر را نگه میدارم برای صد سال بعد و اتفاقات بدتر ولی با ارزش ...

{تفسیری به زبان خودمانی : خبرهای بد هی پشت سر هم تیربارانم کرده اند و این وسط ، مدام احساسات و عواطف لوس و ننرم خدشه دار می شوند . تقریبا بخش کوچک ولی مهمی از خوشحالی هایم را گم کرده ام ، نوشته هایم سوخته اند همه ، دوستانم همه طلبکار معرفتند از من ، از همیشه ماهر تر شده ام در غر زدن و قوتی برای چشم پوشی از دلخوری های سرسری و شوخی های بی نمک و عادت به اتفاقات جدیدی که از من پیرزنی چندین ساله خواهد ساخت را ، ندارم . و حالا ، من مانده ام و کلی فکر و کلی کار ناقص و دلم ، که تقریبا ، بی هیچ دلیلی شکسته ...
پ.ن : این وسط ، پدربزرگم به دنبال شوهری است برای من ، که بی هیچ خانواده و دوستی ، حاضر به تحمل کردن اخلاق من باشد و من نیازی به سروکله زدن با آدمهای اطراف او نداشته باشم و او هم دست مرا بگیرد و ببرد . شوخی ای بیش نیست ، ولی برای من دردناک... 
پ.ن.ن : بعضی آدم ها قسمتشان تنهایی است ، حتی بین هزار نفر آدم .. این آدم ها عاشق نشوند بهتر است }

تلخ است ، اما نه زیاد .... باید کتری را بگذارم روی اجاق ، آب که جوشید ، یک لیوان چای داغ تازه دم بخورم و بعد ، به بچه ام راه رفتن یاد بدهم . که برود ، دور شود و من هم برگردم به راه خودم ...

دست نوشته

۹۵/۰۵/۲۸ موافقین ۱ مخالفین ۰
رؤیا عطارزاده اصل

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی